باید بگم ذهن ما قدرت هایی رو داره که میتونه یه جهان رو تغییر بده باورش کمی سخت به نظر میرسه؛ اما کاملا واقعیه. شاید باور اینکه هر کدوم از ما روزانه ۷۰,۰۰۰ فکر به ذهنمون خطور می کنه سخت باشه ولی خیلی زیاده، همین کافیه که به پیچیده بودن ذهن پی ببریم. قدرت ذهن به حدی هست که می تونه ما رو به آرزو ها و رویاهامون برسونه. ذهن انسان بسیار پیچیده است و از میلیارد ها سلول و عصب تشکیل شده که این قابلیت رو داره که میلیارد ها عمل و عکس العمل رو انجام بده. مغز قدرت های عجیبی داره که حتی خوده انسان از بیشتر این قدرت ها خبر نداره.
تا به حالا شنیدین و یا دیدین که بعضی از افراد ذهن دیگران رو کنترل می کنند و اونو وادار به انجام کار هایی می نمایند که خودشون می خوان؟ یا فکر کرده اید که چه جوری میشه که این افراد ذهن بقیه رو کنترل می کنند؟ به عنوان مثال حتما براتون پیش اومده که از خریدن چیزی پشیمون بشید و با خودتون بگید چه جوری شد که من این کار رو انجام دادم؟
فرض کنید وارد یک مغازه لباس فروشی شدید، فروشنده های لباس میان جلو و ازتون میپرسن دنبال چه مدل لباسی هستید؟ شما بشون جواب میدید مدل خاصی رو مد نظر ندارم. فروشنده دوباره از شما میپرسه قیمتی که مد نظر دارید چقدر هست؟ شما پاسخ می دید قیمت برام اهمیتی نداره. در این لحظه فروشنده انواع مدل لباس رو به شما معرفی می کنه و می گه من خودم چند مدل از این ها رو برای خودم برداشتم. جنسش فوق العادست، کیفیت بالایی داره و مناسب هست شما هر جایی بپوشیدش. شما فکر می کنید که آیا من این لباس رو بخرم یا نه؟!
همون لحظه یه مشتری دیگه میاد که ی گه وای چقدر این لباس قشنگه من این رو میخوام. باز فروشنده رو به شما م یکنه و می گه برای شما این رو کنار بزارم؟ امروز تخفیف های خوبی روی لباس هامون گذاشتیما! شما شاید چندان از اون لباس خوشتون نیومده باشه اما مجاب میشید که اون رو بخرید. به همین راحتی یک فروشنده تونست ذهن شما رو کنترل کنه و به سمت خرید ببره. حالا ممکنه شما وقتی به خونه رسیدید همچین از اون لباس خوشتون نیاد؟ چرا چون اون لحظه فروشنده بوده که شما رو مجاب به خرید اون لباس کرده.
جواب این سوالات فقط به قدرت ذهن انسان اشاره دارد. بسیاری از افراد با کنترلی که بر ذهن خود دارند، می توانند ذهن دیگران را نیز کنترل کنند. کنترل ذهن دیگران بسیار پیچیده و عجیب و در عین حال باور نکردنی است؛ اما اگر من به شما این اطمینان را بدهم که با انجام تکنیک های تقویت قدرت ذهن می توانید ذهن دیگران را کنترل کنید، به طوری که طرف مقابلتان کاری را انجام دهد که در ذهن شماست، به قدرت واقعی ذهن پی می برید.
در حقیقت قدرت ذهن انسان چیست؟ چه کسانی از این قدرت استفاده می کنند و چگونه مهارت های این کار را به دست می آورند؟ اهمیت قدرت ذهن به قدری زیاد است که اگر این مهارت را کسب کرده باشید، قطعا تبدیل به فرد موفقی در جامعه شده اید. ما در این مقاله، به شما مهارت های کنترل ذهن خود و دیگران را آموزش می دهیم و به شما می گوییم که ذهن قدرت ماورائی دارد و اگر در زندگی از این قدرت ها استفاده نکرده اید باید از همین حالا شروع کنید.
ذهن انسان قدرتی دارد که می تواند با استفاده از آن با کائنات در ارتباط باشد. این قدرت را همه انسان ها دارا هستند و متعلق به افراد خاص نیست. با استفاده از قدرتی که ذهن دارد، می توانیم هر شرایطی را خلق کنیم و آن را در کنترل خود بگیریم. قدرت ذهن این امکان را برای همه فراهم آورده که به هرچه می خواهند برسند و اهدافشان را خلق کنند. حال این سوال برایمان پیش می آید که اگر ذهن چنین قابلیتی دارد چرا فقط برخی از افراد به موفقیت رسیده اند و بقیه نرسیده اند؟
برای پاسخ به این سوال، باید بگوییم که این افراد به قدرتی که ذهن دارد ایمان ندارند و فکر می کنند که تا آخر عمرشان در همین شرایط باقی می مانند. قدرت ذهن انسان به گونه ای است که اگر کسی تسلط کامل روی آن داشته باشد، می تواند به تمام خواسته ها و آرزوهایش دست پیدا کند. این مغز ماست که به ما دستور می دهد که چگونه زندگی کنیم و درست و غلط زندگی کردن ما نتیجه استفاده درست و غلط ما از مغزمان است.
یکی از مهم ترین ویژگی های انسان، فکر کردن می باشد. توانایی انسان در فکر کردن به حدی است که می تواند شادی خود را به غم و ناراحتی اش را به شادی تبدیل سازد. پس قدرت ذهن را دسته کم نگیرید. شاید باورتان نشود که مغز از آب و چربی تشکیل شده است. آب، کلمات و انرژی های مثبت و منفی را درک کرده و آنها را از هم تفکیک می کند. در مغز انسان نورون هایی قرار دارد که از اصلی ترین یاخته های عصبی هستند. این نورون ها وظیفه دریافت و انتقال داده های عصبی را بر عهده دارند.
ذهن و مغز یکی از پیچیده ترین اجزا در بدن انسان است که شامل توانایی های فکر و ذهنی می باشد. این توانایی ها متشکل از تصورات، ادراک، قضاوت، حافظه، هوشیاری و… است. ذهن انسان قدرت های زیادی دارد، اعم از قدرت تصور، قدردانی و تشخیص که هر کدام وظایف مشخص خود را در ذهن بر عهده دارند. وظیفه پردازش احساسات و عواطف بر عهده ذهن است که با استفاده از آنها دستورات لازم را می دهد.
مغز انسان قادر است چیز های زیادی را یاد بگیرد و کار های خارق العاده ای انجام دهد. به همین دلیل است که در دنیا هیچکس مثل دیگری نیست. همان طور که در مقاله NLP چیست گفتیم، ما می توانیم مسیر های عصبی زیادی را در ذهن ناخودآگاهمان ایجاد کنیم و چیز های زیادی را یاد بگیریم. ذهن همه انسان ها از حداکثر توان خود برای کار کردن استفاده می کند؛ پس تفاوت انسان های نابغه با افراد معمولی در چیست؟
برای پاسخ به این سوال باید بگوییم، تنها تفاوت افراد نابغه با انسان های معمولی در نحوه مدیریت و استفاده از ذهن است.
اکثر افراد تصور می کنند که مغز انسان است که همه کار ها و فعالیت ها را کنترل می کند؛ اما این تصور اشتباه است و مغز مانند یک اتومبیل است که ذهن آن را هدایت می کند. ذهن فرمانروای بدن است و می تواند به هر چه که می خواهد برسد. افکار و تصورات نیز از همین ذهن ناشی می شوند.
ما می توانیم ذهن خود و دیگران را کنترل کنیم. شاید درک این جمله برای شما کمی سخت باشد؛ اما حقیقت دارد. شما باید به خودتان باور داشته باشید که تنها کسی هستید که می توانید ذهنتان را تغذیه کنید و آن را مدیریت نمایید. شما هستید که تعیین می کنید چه چیز هایی در ذهن باقی بماند و چه چیز هایی را فراموش کنید. این خودتان هستید که مشخص می کنید، ذهنتان محل پرورش افکار مثبت باشد یا منفی.
قدرت ذهن فراتر از حد تصور ماست. تا به حال شده چیزی را با تمام وجودتان بخواهید و به راحتی آن را به دست بیارید؟ این خواستن، دارای انرژی می باشد که به کائنات فرستاده می شود. این انرژی مثبتی که کائنات از شما دریافت می کند باعث می شود، شما به آنچه که می خواهید برسید.
از این موضوع مطمئن باشید که اگر روزانه به افکار منفی فکر کنید، برایتان اتفاقات بدی می افتد. مثلا روزی که انرژی ندارید و مسائلی باعث ناراحتی شما شده است، این انرژی منفی بر روی مابقی روز شما هم تاثیر می گذارد و اتفاقات بدتری را برای شما به وجود می آورد. پس قدرت بی اندازه ذهن را دسته کم نگیرید.
ما در این قسمت ۸ راهکار را برای مدیریت ذهن بیان می کنیم پس با ما همراه باشید.
همان طور که در مقاله اعتماد به نفس گفتیم، اگر به خودتان و استعداد هایتان باور نداشته باشید نمی توانید موفقیتی که می خواهید را به دست آورید. پس به خودتان باور داشته باشید و آمادگی لازم را برای رویارویی با مسائل و مشکلات را به دست آورید. شیوه تفکر خود را تغییر دهید و تفکرات مثبت را به سمت خود بیاورید و از فکر کردن به افکار منفی خودداری کنید.
برای همه ما پیش آمده که وقتی بهترین حال را داریم، خیلی غیر منتظره افکار منفی به سراغمان می آید. افکاری مثل نکند اتفاقی بی افتد، نکند خنده های ما به گریه تبدیل شود و… . برای اینکه این افکار منفی را که ناخواسته به سراغمان آمده اند کنترل کنیم می توانیم از راهکار های زیر استفاده نماییم.
شما باید به بدترین حالت ممکنی که احتمال دارد، پیش بیاید فکر کنید. شاید کمی غیر عادی باشد؛ اما بهترین راه حل است. ما وقتی به بدترین حالتی که ممکن است پیش بیاید، فکر می کنیم، راه های مدیریت آن شرایط هم به ذهن مان می رسد؛ در نتیجه خود را در آن موقعیت تصور می کنید که در حال کنترل و مدیریت آن می باشید. این راهکار باعث کاهش نگرانی های شما می شود و به شما در بهتر کنترل کردن ذهنتان کمک می کند و می توانید قدرت ذهن را به دست بگیرید.
راه دیگر کنترل ذهن این است که برای نگرانی هایتان وقت بگذارید. مدت زمانی را در طی روز به فکر کردن در مورد نگرانی هایتان، اختصاص دهید با این کار خیالتان راحت است که به اندازه کافی برای آن وقت گذاشته اید. این راه می تواند به شما در کنترل افکارتان بسیار کمک کند و نگذارد که شما ناخواسته به آنها فکر کنید.
شما می توانید به پیاده روی بروید و یا ورزش کنید و ذهنتان را از نگرانی ها رها سازید. در هنگام ورزش و پیاده روی، ذهن به شما کمک می کند که کمتر به مسائل استرس زا فکر کنید و بیشتر بتوانید ذهنتان را کنترل نمایید.
دیدگاه هایی را که با آنها در حال مبارزه هستید، تغییر دهید. بدین گونه که مثلا اگر کمی اضافه وزن دارید و تمایلتان به غذا زیاد است؛ اما نمی خواهید غذا بخورید، باید تصور کنید که از غذا خوردن متنفر هستید و یا غذا را به چیز های سمی تشبیه کنید. این کار باعث می شود که کمتر به خوردن غذا تمایل داشته باشید و بتوانید خودتان را کنترل نمایید.
حتی می توانید برای کاهش وزن، بدون انجام ورزش های سخت و رژیم های طاقت فرسا، مقاله لاغری با ذهن را مطالعه کنید.
تحقیقات نشان داده است، افرادی که با ارزیابی دوباره بتوانند چیز های مطلوب را برای خودشان نامطلوب جلوه دهند، راحتتر می توانند خود را کنترل نمایند و قدرت واقعی ذهن را به دست بگیرند.
خوش بین بودن نسبت به توانایی هایمان کمک زیادی به کنترل رفتار ما می کند. این عبارت بدین معنی است که به خودتان بگویید، موفق می شوید و کنترل ذهنتان را به راحتی دست بگیرید. زمان هایی را که در کنترل ذهن تان موفق شده بودید را به یاد بیاورید و بر روی موفقیت های خود تمرکز کنید. سعی کنید زمان هایی را که نتوانسته بودید کنترل ذهنتان را به دست بیاورید را فراموش کنید.
شخصی سازی یکی از تله های فکر به حساب می آید که فرد را وادار می کند مسئولیت کاری را بر عهده بگیرد که از کنترلش خارج است. به عنوان مثال همسرتان در یک حادثه رانندگی تصادف می کند و شما می گویید که تقصیر من است که چنین اتفاقی افتاده. این اتفاق از کنترل شما خارج بوده؛ اما شما مسئولیت آن را پذیرفته اید.
برای اینکه از شخصی سازی دور باشید باید منطقی فکر کنید و سوالاتی را از خودتان بپرسید. مثلا من در محل وقوع تصادف نبودم پس کاری از دستم بر نمیومد که انجام بدم. این راه کار به شما کمک می کند که بتوانید ذهنتان را کنترل کنید و قدرت ذهن را به دست بگیرید.
تجربیات منفی و ارتباط دادن آنها با اتفاقاتی که در آینده قرار است برایمان به وقوع بپیوندد، کار اشتباهی است. به عنوان مثال افرادی که مشکلات روحی مثل افسردگی دارند، با خودشان می گویند، بدبیاری و بدبختی از کودکی با من بوده و برای همیشه هم خواهد ماند. این را بدانید که سرنوشت شما دست خودتان است، شما هستید که تصمیم می گیرد، حالتان خوب باشد یا بد، بخندید یا گریه کنید.
در نتیجه نباید خودتان را دسته کم بگیرید و با تلاش، آینده را تغییر دهید و انگیزه ساختن آینده ای فوق العاده را همیشه در خود تقویت کنید. اگر کودکی، سختی داشتید، قرار نیست آینده سختی نیز داشته باشید؛ چرا که آینده را خودتان می سازید. تجربیات منفی گذشته را کنار بگذارید و اهداف جدیدی را برای رسیدن به موفقیت انتخاب نمایید تا بتوانید قدرت ذهن را به دست بگیرید.
نتیجه گیری های شتاب زده و بدون فکر نیز یکی از اشتباهاتی است که مدیریت ذهن را مختل می کند. ممکن است افکاری به ذهنتان برسد که مدارکی برای ثابت کردن آن نداشته باشید. این موضوع تقریبا نزدیک به مبحث قضاوت کردن است. به عنوان مثال ممکن است شما بدون اینکه شواهدی داشته باشید، بگویید که فلان نفر به شما احساس خوبی ندارد. شما برای جلوگیری از نتیجه گیری های شتاب زده باید در در مورد آن مسئله بیشتر فکر کنید و سوالاتی از خودتان بپرسید و به دنبال شواهد و مدارک لازم برای اثبات آن باشید. این کار باعث می شود که شما بهتر بتوانید ذهنتان را مدیریت کنید.
فاجعه سازی بدین معنی است که شما به یک موضوع بیش از آنچه که اهمیت دارد، اهمیت می دهید. این کار باعث می شود که آن مسئله را در ذهن خود بزرگ کنید و نتوانید کنترل ذهنتان را در دست بگیرید. برای اینکه بتوانید این مشکل را حل کنید و کنترل ذهنتان را به دست بگیرید باید به افکار مثبت فکر کنید. برای تغییر افکار و رفتار نیز می توانید مقاله ان ال پی چیست را مطالعه نمایید.
هنگامی که کنترل ذهن را در دست بگیریم، می توانیم هم زندگی خود را بهبود بخشیم و هم فعالیت هایمان را کنترل نماییم. فوایدی که کنترل ذهن دارد عبارت است از:
ما هنگامی که کنترل ذهن را در دست می گیریم، تمرکز بیشتری پیدا می کنیم و می توانیم سطح هوش مان را بالا ببریم. یکی از اصلی ترین فواید مدیریت ذهن، افزایش سطح یادگیری می باشد. قدرت ماورائی ذهن به ما این امکان را می دهد که دیگر به مسائل مختلف فکر نکنیم و حواسمان پرت چیز های مختلف نباشد. با این ویژگی می توانید بهتر تمرکز کنیم و مطالب را به خوبی یاد بگیریم.
هنگامی که کنترل و مدیریت ذهن خود را به دست می گیریم، می توانیم اتفاقات خوبی را برای خودمان رقم بزنیم؛ اما زمانی که نتوانیم ذهنمان را کنترل کنیم، مشکلات زیادی برایمان پیش می آید. یکی از این مشکلات می تواند دریافت انرژی های منفی باشد. احساس سردرگمی و بلاتکلیفی می تواند علت حالت بدتان باشد. شما با کنترل ذهن می توایند این تاریکی ها را از خودتان دور نمایید.
اگر شما موفق به کنترل ذهن تان شوید، می توانید احتمال رسیدن به موفقیت و هدفتان را بیشتر کنید. فکر کردن به مسائل مثبت و دریافت انرژی های خوب باعث می شود به هدفتان نزدیک تر شوید. خواندن مقالات افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس می تواند در این راستا به شما کمک بسزایی کند. ویژگی مدیریت ذهن انسان، این توانایی را می دهد که ما بیشتر بر اهدافمان تمرکز کنیم.
فواید دیگر کنترل ذهن انسان عبارت اند از:
ما تا اینجای مقاله، با مفهوم ذهن و قدرت های پنهان ذهن آشنا شدیم. حال زمان آن رسیده که تکنیک های کنترل و مدیریت ذهن را یاد بگیریم تا با استفاده از آنها بتوانیم به موفقیت و اهدافمان نزدیک تر شویم. روش های کنترل ذهن عبارت است از:
تا به حال به این فکر کرده اید، دلیلی که باعث می شود ذهن شما به سمت افکار منفی برود چیست؟
یکی از مواردی که باید برای کنترل ذهنمان، منشا آن را پیدا کنیم، افکار منفی هستند. از بین بردن افکار و احساسات منفی باعث می شود، آرامش بیشتری برای کنترل ذهنتان داشته باشید. پس از همین حالا شروع کنید تا منشا این افکار آزار دهنده را بیابید. ورود افکار منفی به ذهن می تواند علت های زیادی داشته باشد به عنوان مثال، تجربیات تلخ گذشته، عدم موفقیت، شکست های پی در پی و… می تواند یکی از عامل های افکار منفی باشد.
پس از اینکه توانستید عامل های این افکار را پیدا کنید، بنشینید و با خودتان این مشکل را حل کنید و یکبار برای همیشه از دست این افکار راحت شوید؛ اما اگر برای صحبت به فرد دیگری نیاز داشتید می توانید با خانم مهدوی نسب صحبت کنید، قطعا بهتر صحبت هاتون رو می فهمن و در این راه بهتر و بیشتر کمکتون می کنند.
۱- به ذهنتان بگویید “همینه که هست”
اگر شرایط شما به گونه ای است که تغییر نمی کند، باید آن را پذیرید و در مقابل آن مقاومت نکنید. شما قادر نخواهید بود که در مقابل واقعیت های زندگی، ایستادگی کنید. پس با پذیرش این شرایط، می توانید بر روی حل مسائل و مشکلات زندگی تان تمرکز کنید و سختی های بسیاری را به خوشی و خاطره تبدیل نمایید. فرار از شرایط موجود و نپذیرفتن آن، جز آزار و مشغولیت فکری چیزی نخواهد داشت و شما را به سمت تباهی سوق می دهد.
با خواندن مقاله اعتماد به نفس چیست، شجاع بودن را تمرین کنید و آرامش را به زندگی و ذهنتان هدایت نمایید.
۲- مهم ترین قدم برای کنترل و تسلط بر ذهن
حتما برای شما پیش آمده که بخواهید به یک فرد نزدیک شوید و به احتمال زیاد برای این نزدیکی، ویژگی های شخصیتی آن فرد را مورد بررسی قرار داده اید. قدرت کنترل مغز نیز به همین صورت است و باید برای تسلط بر آن، شناخت کافی از ذهن داشته باشید. ذهن انسان ماهیتی مادی ندارد و افکار، تصورات، احساسات و… هستند که ذهن را تشکیل می دهند.
قدرت ذهن انسان از دو ضمیر تشکیل شده است، یکی ضمیر خودآگاه و دیگری ضمیر ناخودآگاه. ضمیر خودآگاه همان اعمال ارادی و تحت کنترل ما هستند، مثل تماشای فیلم. ضمیر ناخودآگاه نیز اعمال غیر ارادی ما می باشند، مثل غم و شادی. ضمیر ناخوداگاه قدرت بسیاری دارد و شما برای اینکه بتوانید در راه رسیدن به اهدافتان از آن استفاده کنید، باید بر ذهنتان تسلط داشته باشید.
۳- تخیل و قدرت ذهنی
شاید باورش کمی سخت باشد که با قدرت ذهن و تخیل می توانید به خواسته ها و اهدافتان برسید. قدرت تخیل بر ضمیر ناخودآگاه مستقیما تاثیر می گذارد و با تکنیک های جادویی که برایتان بیان کردیم می توانید به خواسته هایتان دست یابید. هنگامی که ما در ذهنمان شروع به تصویر سازی می کنیم دیگر به موضوعات منفی فکر نکرده و آنها را از ذهنمان دور می اندازیم.
این نکته را در ذهن داشته باشید که به هرچیزی که عشق بورزید، به آن قدرت داده اید و قطعا آن چیز در زندگی تان پدیدار شده و به آن می رسید. پس رویا ها و تخیلاتتان را دسته کم نگیرید و از این قدرت ذهن استفاده کنید، به آنها عشق بورزید تا بتوانید به چیزی که می خواهید دست پیدا کنید. قدرت ماورائی ذهن را دست کم نگیرید و از آن نهایت استفاده را کنید.
۴- حال زمان عمل کردن فرا رسیده
ما سرچشمه افکار منفی را پیدا کردیم و آنان را از بین بردیم، شرایط خود را پذیرفتیم و تصمیم های خوبی را برای زندگی مان گرفتیم و آنها را تصویرسازی کردیم. حال نوبت به اجرای آنها رسیده است. شما باید با اعتماد به نفس و عزت نفس بالا، شروع به انجام کار های جدید کنید و نترسید. این اطمینان را داشته باشید که قدرت ذهن و تخیل و افکار مثبت در طول مسیر به شما کمک خواهد کرد. قدرت جادویی و ماورائی ذهن را دسته کم نگیرید و اجازه ورود به افکار منفی را به آن ندهید.
ذهن شما هیچ محدودیتی ندارد و می تواند شما را به رویا ها و اهدافتان برساند. پس از این مسیر شیرین لذت ببرید و هر روزتان را پر انرژی تر از دیروز شروع کنید.
شستشوی مغز بدین معناست که روانشناسان و متخصصین با استفاده از تکنیک ها و روش های روانشناسی، افکار و باور های افراد را تغییر دهند. این شستشوی مغزی ممکن است با کنترل فکر، کنترل باور ها و… باشد. معمولا، شستشوی مغزی در جریان های سیاسی اتفاق می افتد. هنگامی که به افراد فشار روحی بالایی وارد شود، آنان مجبور به تبعیت از آن حکومت سیاسی هستند. شستشوی مغزی ترفند های گوناگونی دارد که امروزه، بیشتر شاهد آن هستیم. حتی می توانید از NLP برای شستشوی مغزی استفاده نمایید.
قبل از اینکه کنترل و مدیریت ذهنتان را در دست بگیرید باید بررسی کنید که در حال حاضر چه چیزی این قدرت را در دست دارد و مسئول افکار شماست. برای اینکه بتوانید قدرت و کنترل ذهن را در دست بگیرید، باید عامل های قدرت را شناخته و بدانید انگیزه و هدفشان چیست. برای اینکه با اشغالگران ذهن خود آشنا شوید با ما همراه باشید.
۱- منتقد درونی
یکی از اشغالگرانی که می تواند مانع این شود که شما مدیریت ذهنتان را در دست بگیرید، منتقد درونی تان است. این منتقد به شما اهانت کرده و نمی گذارد آرامش داشته باشید. به عنوان مثال:
این موارد و بسیاری از موارد دیگر باعث می شود که شما نسبت به خودتان تردید کنید و توانایی هایتان را نادیده بگیرید. همیشه خودتان را سرزنش کنید و در حق خودتان اجهاف قائل شوید. منتقد درونی شما باید سرکوب شود تا شما بتوانید قدرت را در دست بگیرید. این منتقد فقط باعث ایجاد ناراحتی، عزت نفس پایین، دست کم گرفتن خود، دوست نداشتن خود و… می شود و کارایی دیگری برای شما ندارد. پس نگذارید که کس دیگری با شما چنین بد رفتاری کند.
۲- جنگجو
این شخص را به خوبی باید بشناسید؛ چرا که در بسیاری از مسائل کنترل ما را به دست گرفته است. چه می شد اگر من این گونه نبودم، چه می شود اگر این اتفاق رخ نمی داد، چه می شد اگر … . “چه می شود اگر” همان شخص جنگجو است که محرکش ترس می باشد و در اکثر مواقع، ترسش غیر منطقی و بی اساس است. ترس به معنی برانگیخته شدن گذشته و سرزنش خود می باشد.
۳- دردسر ساز یا واکنش گرا
این شخصی همیشه باعث به وجود آمدن دردسر و ناکامی و مهم تر از همه تحریک خشم می باشد. این محرک از تجربیات و زخم های بهبود نیافته گذشته بلند می شود. هر اتفاقی که ذره ای نزدیک به آن تجربه باشد، می تواند آتش خشم را شعله ور کند و او را تحریک نماید. شما با کنترل خشم و فراموشی این تجربیات می توانید این مانع را از سر راه خود بردارید.
۴- خواب از سر پران
یکی از عواملی که اجازه استراحت شبانه را به مغز و جسم انسان نمی دهد همین افکاری هستند که به راحتی خواب را از چشمان افراد می دزدند. این عامل می تواند ترکیبی از چند اشغالگر باشد و مانع استراحت فرد شود. این افکار شامل:
ما تمام اشغالگران را شناسایی کردیم و فهمیدیم که هیچکدام نمی توانند کنترل ذهنمان را به خوبی به دست بگیرند. پس به مبارزه و بیرون کردن آنها می پردازیم و با کمک تلقین و ضمیرناخودآگاه خودمان را ارباب ذهن می نماییم.
ما کسی هستیم که فکر می کنیم و تصمیم می گیریم. بهتر است هر روز را با هدف، کنترل افکارمان شروع کنیم تا متوجه ورود، افکار منفی به ذهنمان شویم. ما برای اینکه این افکار را از خود دور کنیم دو راه را بیان کردیم:
۱- آنها را با افکار مثبت جایگزین کنیم
۲- آنها را کاملا حذف و از بین ببریم
ما می توانیم از این تکنیک ها برای اشغالگران ذهنمان نیز استفاده کنیم. از مورد اول برای بهبود اشغالگر منتقد درونی و جنگجو و از مورد دوم برای اشغالگر دردسرساز و خواب از سر پران استفاده می کنیم.
قطعا فکر به افکار منفی برای همه ما پیش آمده است و به احتمال زیاد حرف های بدی هم به خودمان زده ایم و بی احترامی های زیادی را در حق خود قائل شدیم. برای اینکه از شر این افکار خلاص شوید، کافی است در ذهن خود داد بزنید که “نه! بسه!” یا “من کنترل ذهن رو در دست دارم” و پس از آن افکار مثبت را جایگزین آنها کنید و عزت نفس خود را بالا ببرید.
اضطراب و استرس طولانی مدت برای سلامتی جسمی و روحی بسیار ضرر دارد. اضطراب و نگرانی به وسیله ترس، در ذهن و جسم افراد به وجود می آید. افکاری که در هنگام ترس به مغز انسان خطور می کند را باید با افکار مثبت جایگزین کرد؛ اما چگونه؟ از کجا بفهمیم که این افکار از روی ترس هستند؟
هنگامی که شما از چیزی می ترسید، ضربان قلبتان بالا می رود، دچار تنگی نفس می شوید، عضلاتتان منقبض می شود و… که همه و همه نشانه ترس و نگرانی در وجود شماست. حال چگونه افکاری که در فکرمان است را کنترل کنیم؟ برای این کار، شما باید افکار تشکر و قدر دانی را به خاطر نتایجی که قرار است حاصل شود در ذهنتان مرور کنید و به قدرت ذهن باور داشته باشید.
به عنوان مثال، هنگامی که خانوادتان در جاده هستند و شما نگران این هستید که نکند تصادف کنند و اتفاقی برایشان بی افتد، بهتر است به جای این فکر ها دعا کنید که خدایا شکرت که مراقب خانواده ام هستی، شکرت از اینکه مراقب هستی اتفاقی براشون نیوفته، خدایا شکر از اینکه اون ها رو صحیح و سالم به مقصد می رسونی و… . این همان افکاری است که می توانید جایگزین فکر های منفی کنید. بخندید تا احساس خوبی به شما منتقل شود. دعا هایتان را تصور کنید که تصویرسازی ذهنی تاثیر ارتعاشات را بیشتر می کند. نفس عمیق بکشید و به آهستگی دم و باز دم کنید.
سپاس گذاری، عشق، شادی و آرامش، افکاری مثبت و پر انرژی هستند و بیشترین ارتعاشات را دارند و برعکس، ترس جز دسته ای است که از ارتعاش بسیار پایینی برخوردار می باشد.
حذف این اشغالگر کمی سخت می باشد و نیاز به توجه و تمرکز بیشتری دارد. شما با تنفس آگاهانه می توانید این اشغالگر دردسر ساز را کنترل نمایید. این اشغالگر مانند اشغالگر جنگجو می تواند باعث تحریک جنگ شود و با علائمی همچون افزایش ضربان قلب، تنگی نفس و انتقباض عضلات می توان، پی به حضور آن برد.
قطعا در سریال های تلویزیونی شنیده و دیده اید که می گویند، هنگام عصبانیت تا ۱۰ بشمارید. برای سرکوب این اشغالگر تا ۱۰ شمرده و همراه آن تنفسی آگاهانه داشته باشید. برای اینکه یک تنفس آگاهانه خوب داشته باشید اینگونه عمل کنید:
۱- از راه بینی هوا را به داخل شش ها هدایت کنید.
۲- در این هنگام ورود هوا را به داخل بینی حس کنید.
۳- تمرکز کرده و احساس کنید که ریه های شما چگونه پر از هوا می شود.
۴- در حال تنفس به بالا آمدن شکمتان توجه نمایید.
۵- سپس هوا را از طریق بینی بیرون بدهید.
۶- حال باید حس کنید چگونه شش هایتان از هوا خالی می شود.
۷- توجه کنید که شکمتان پایین می رود.
۸- و خروج هوا را از بینی خود حس کنید.
هرچه قدر که لازم است این کار را انجام دهید تا آدرنالین خون فرصت پیدا کند به جای خود بازگردد. حال آرام شده اید و می توانید با دیدی منطقی به موضوع نگاه کنید. این اشغالگر می تواند مشکلات را بحرانی تر کند و کنترل را از دستتان خارج نماید. پس سعی کنید که این اشغالگر را از ذهنتان بیرون کرده و آرامش را به زندگی تان برگردانید.
این اشغالگر ترکیبی از برنامه ریزی درونی، تکرار کننده، منتقد درونی، جنگجو و به یادآورنده افکار قدیمی می باشد. ما برای رویارویی با این مشکل باید موارد زیر را انجام دهیم:
بر روی تنفس های خودتان تمرکز کنید.
حال باید افکار خوب و مثبت را جایگزین آن کنید. در هر تنفس به دم و باز دمتان فکر کنید و اگر باز هم افکار منفی به سراغتان آمدند به تنفس های تان فکر کنید.
با انجام این تکنیک می توانید به راحتی بخوابید و ذهنتان را خاموش کنید. ذهن ابزاری است که می توان از آن برای ویران کردن و یا ساختن استفاده کرد. اگر به اشغالگران اجازه دهید، ذهنتان را کنترل می کنند و اگر اجازه ندهید کنترل ذهن دست خودتان است.
همان طور که گفتیم، افکار در هر لحظه به کائنات ارتعاشاتی را می فرستند. برای اینکه بتوانید به خواسته ها و هدف هایتان دست یابید، باید با آنها، هم ارتعاش شده تا کائنات شرایط رسیدن به آنها را برایتان محیا کنند. برای ارسال ارتعاش باید قدرت ذهن را مدیریت کنید. فرستادن ارتعاشات منفی و مثبت همه بستگی به احساساتتان دارد. اگر احساس خوبی داشه باشید و به چیز های خوب فکر کنید ارتعاشات مثبت به کائنات می فرستید و اگر به افکار منفی فکر کنید، ارتعاشات منفی به کائنات می فرستید.
احساسات را در قدرت ذهن، بسیار جدی گرفته و تصمیم بگیرید با تکنیک هایی که برایتان گفتیم، مدیریت و قدرت ذهن را در دست بگیرید. این ویژگی به شما کمک می کند که هر چه می خواهید را جذب کرده و به اهداف و موفقیت های زیادی دست پیدا کنید.
یکی از مهم ترین مواردی که در جذب خواسته هایمان باید به آن توجه داشته باشیم، این است که بتوانیم ذهن مان را کنترل کنیم. کنترل ذهن و تسلط بر افکار و احساسات مان موجب می شود که دیگر احساسات بد و منفی نداشته باشیم و به راحتی بتوانیم به خواسته هایمان دست پیدا کنیم.
ما در این مقاله، یکی از مهم ترین و تاثیرگذار ترین موضوعات را بررسی کردیم تا شما با مطالعه و تمرین این تکنیک ها بتوانید به هر آنچه که می خواهید دست پیدا کنید. این را به خاطر داشته باشید که قدرت ذهن فراتر از آن است که ما بتوانیم آن را در یک مقاله بگنجانیم و امیدواریم متوجه اهمیت این موضوع شده باشید. علاوه بر تمامی این موارد، تکنیک ها و تمرین هایی را که در یان مقاله برای تان بیان کردم را اصلا از دست ندهید. آمها را امتحان کنید و باور داشته باشید که قطعا جواب خواهید گرفت. توجه داشته باشید که اگر شما به این باور دست پیدا نکنید قطعا هیچ جوابی را دریافت نمی کند.
قدرت باور به حدی زیاد است که می تواند به راحتی شما را از نقطه آغاز به نقطه ای که می خواهید برساند. خود تان را دسته کم نگیرید زیرا افرادی که حالا در جایگاه های بالایی ایستاده اند، تنها با اتکا کردن به خود و اطمینان به استعداد هایشان توانسته اند به این جایگاه دست پیدا کنند. از شکست ها نترسید و به دل چالش ها بروید.
7 دیدگاه
چقدر جالب
عالی بود
ممنون از مقالتون
ممنون
آرزوی سلامتی ، شادی و ثروتمندی.
مقاله خیلی جالبی بود، باید چند بار بخونمش، خیلی نکته داشت، متشکرم.
ممنون .
آرزوی سلامتی ، شادی و ثروتمندی.
Tank you